هرکه در خلوت شب از همه بیدارتر است
دلش از زخم زبان خسته و تب دارتر است
.
.
.

مثل گیسوی که باد آن را پریشان می کند
هر دلی را روزگاری عشق ویران می کند
ناگهان می آید و در سینه میلرزد دلم
هرچه جز یاد تورا با خاک یکسان میکند


عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند
درد بی درمانشان را مرگ درمان می کند
دیدگاه ها (۰)

بیتو تنهای تنها سکوتی بر لبانم گشته پیدا بدون توهیچ هستم ند...

گفتم دل شکسته باز ، یاد آینه ام رسید خاطر آینه را که چون به ...

چه کنم یاد تو، نوری با من است غایبی، اما حضوری با من است

عجب شبای دلگیری عجب دلهره نابی. همش ترس و قلق گیری اه عجب کر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط