شبی که آواز نی تو شنیدم

#شبی که آواز نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانه ای از نی و نغمه ندیدم
تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی
از آن بهشت پنهان دری نمی‌گشایی

من همه جا پی تو گشته‌ام
از مه و مهر نشان گرفته‌ام
بوی تو را زگل شنیده‌ام
دامن گل از آن گرفته‌ام
تو ای پری کجایی که رخ نمی‌نمایی
از آن بهشت پنهان دری نمی‌گشایی

دل من سر گشته تو
نفسم آغشته تو
به باغ رویاها چو گلت بویم
بر آب و آیینه چو مهت جویم
تو ای پری کجایی؟!
دراین شب یلدا زپی‌ات پویم
به خواب وبیداری سخنت گویم
تو ای پری کجایی؟

مه وستاره دردمن می‌دانند
که همچو من پی تو سرگردانند
شبی کنار چشمه پیداشد
میان اشک من چو غوغاشد
تو ای پری کجایی؟ که رخ نمی‌نمایی؟!
از آن بهشت پنهان دری نمی‌گشایی؟

#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۱)

#اگرچه، در تصویرِ توی قاب-لبخند می‌زنم اما،این شعر؛اِلِما...

#کوچه ها را با دانه های برفآذین می بنددزمستانی سرد سردحجم سر...

#صدایت را جرعه جرعه می نوشممستانه سبز می شوم و شاخ و برگ می ...

#وقتی که نیستییک چیز دنیا کم است...مثلِ یک خنده،یک بهار یا؛ ...

صید و دام و صیاد

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط