زخمم زدند

زخمم زدند
بریدند تنم را
باز اما من خشنودم
سرانجام این درد
پرباری است
زیرا که
پیوند خورده‌ام با تو



#امیرعلی_قربانی



پ.ن

ای آشنای من
برخیز و با
بهارِ سفر کرده بازگرد
تا پر کنیم
جامِ تهی از شراب را
وز خوشه‌های روشنِ انگورهای سبز
در خُم بیفشریم
میِ آفتاب را...

#نادر_نادرپور

#شبتون_بدور_از_دلتنگی
#مانا_باشید_به_مهر
❤💜
دیدگاه ها (۳۳)

قلب تنهایک "دوستت دارم را "باور می‌کندبقیه را فقط می‌شنود#ام...

بارالهابگیر از ما چشم امیدت راما در بهشت جا گذاشته‌ایم ...ای...

مشتاق پایانم اگرعجب نیستتمام روزهایم الوده به اوست همه شبها...

قدیمی‌ها باور داشتند مهربان‌ترند...ادم‌های دلتنگحال می‌دانم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط