دلم برایت تنگ شده است به اندازه تمام
"دلم برایت تنگ شده است، به اندازه تمام ستارههایی که دیگر نمیبینم. به اندازه تمام اشکهایی که در نبودت ریختهام. کاش بودی و میدیدی که چگونه بیتو، هر روز برایم یک قرن است."
"رفتی و با خودت خندههایم را بردی. ماندم من و یک دنیا خاطرهی تلخ و شیرین. کاش میتوانستم فراموشت کنم، اما قلبم انگار، با تو به دنیا آمده است."
"تو آنقدر دور شدهای که دیگر حتی در رویاهایم هم نمیبینمت. صدای خندههایت در ذهنم محو شده و جای خالیت، هر روز بیشتر از دیروز، در دلم درد میکند."
"از نبودنت، دنیا برایم تاریک شده است. انگار خورشید دیگر طلوع نمیکند و من در این تاریکی، گم شدهام. کجایی؟ برگرد که دلم بیتو، دیگر تاب تحمل این همه درد را ندارد."
"لحظه خداحافظی، تلخترین لحظه زندگیام بود. وقتی که دیدم داری میروی و من نمیتوانم کاری کنم، تمام وجودم یخ زد. حالا سالهاست که در این سرمای نبودنت، میسوزم و میسازم."
_نیکیِ
"رفتی و با خودت خندههایم را بردی. ماندم من و یک دنیا خاطرهی تلخ و شیرین. کاش میتوانستم فراموشت کنم، اما قلبم انگار، با تو به دنیا آمده است."
"تو آنقدر دور شدهای که دیگر حتی در رویاهایم هم نمیبینمت. صدای خندههایت در ذهنم محو شده و جای خالیت، هر روز بیشتر از دیروز، در دلم درد میکند."
"از نبودنت، دنیا برایم تاریک شده است. انگار خورشید دیگر طلوع نمیکند و من در این تاریکی، گم شدهام. کجایی؟ برگرد که دلم بیتو، دیگر تاب تحمل این همه درد را ندارد."
"لحظه خداحافظی، تلخترین لحظه زندگیام بود. وقتی که دیدم داری میروی و من نمیتوانم کاری کنم، تمام وجودم یخ زد. حالا سالهاست که در این سرمای نبودنت، میسوزم و میسازم."
_نیکیِ
- ۲۶۳
- ۱۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط