استوری عاشقانه هستم و نیستم

همه جا هستمو نیستم پیش تو هستمو تنهام
منو از خودم رها کن یه هوای تازه میخوام
خسته و زخمی زخمی ابری ابری چشمام
نشو دلواپس من که خیلی وقته خیلی تنهام
به دنبال کی میگردی منو نشناختی و نشناس
تو چه دور باشی چه نزدیک یکی از ما هنوز تنهاس
هنوزم رد پاهامو فقط برگان که میدونن
تو پاییزی که چهار فصل تموم سال میمونم




#گوگوش
دلتنگ توست این زن تنها که شاعر است
کز کرده آن‌ورِ چمدانش... مسافر است!
آنقدر عاشق است که هر روز حاضر است
هر صبح و ظهر و عصر بمیرد برای تو

وقتی که چشم‌های تَرَش، غم گرفته است
خانه هوای غربت و ماتم گرفته است
وقتی دلش از آدم و عالم گرفته است
آرام می‌شود قلبش با صدای تو

با سینه‌ای که پُر شده از کاش و کاش و کاش
با گریه‌ای شدید پس از "عاشقم نباش"!!
با یک بلیط یک‌طرفه توی دست‌هاش
دارد فرار می‌کند از دست‌های تو

دارد فرار می‌کند از شوق دامنش
ترسیده است از این‌همه احساس در تنش
پُک می‌زند غرور به سیگار بهمنش
با اینکه راضی است بیفتد به پای تو

دارد فرار می‌کند از عشق یا جنون
از آتشِ گرفته به هستیش، از درون
برگردد از هرآنچه که بوده‌ست تاکنون
این شعر را عوض کند از ابتدای "تو"
.
از گریه‌ای رها شده، با چشم بسته‌تر
با چهره‌ای شکسته و قلبی شکسته‌تر
با یک بلیط خسته و یک ساک خسته‌تر
دارد فرار می‌کند از ماجرای تو

شاید که ازدواج کند، بچّه‌دار هم...
شاید که در اداره و مشغولِ کار هم...
شاید به زور، زندگیِ خنده‌دار هم...
این زن که حاضر است بمیرد به جای تو!

یک زن که مثل شاخه‌ی خشکیده بر درخت
یک زن که بعد این‌همه تصمیم‌های سخت
با یک بلیط پاره شده در کنار تخت
دیوانه‌وار در بغلت گریه می‌کند...
.
@boof_graphy
دیدگاه ها (۰)

استوری عاشقانه تو را که دیدم

استوری از عشق بگو

استوری عاشقانه تسکین

استوری عاشقانه شهر غریبم

🌱🍒هرچه بدنبال ذهنم می روم در تاریکی سرگردان می شوم.انسان روح...

وقتی دلم گرفته به تو فکر میکنم وقتی خوشحالم به تو فکر میکنم ...

دیـــوانگی ها گــرچه دائم دردسـر دارنددیــوانه ها از حال هم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط