استوری عاشقانه شهر غریبم

روزی که از تو جدا شم
روز مرگ خنده هامه
روز تنهایی دستام
فصل سرد گریه هامه
توی اون کوچه غمگین
جای پاهای تو مونده
هنوزم اون بید مجنون





#افسر_شهیدی
مثل آن مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت
حال من بد بود، اما هیچ کس باور نداشت!
خوب می دانم که "تنهایی" مرا دق می دهد
عشق هم در چنته اش چیزی از این بهتر نداشت!
آنقدر ترسیدم از بی رحمی پاییز که
ترس من را روز پایانیّ شهریور نداشت!
زندگی ظرف بلوری بود کنج خانه ام
ناگهان افتاد از چشمم، ولی مو بر نداشت!
حال من، حال گل سرخی ست در چنگ مغول
هیچ کس حالی شبیه من -به جز "قیصر"- نداشت!
.
@boof_graphy
دیدگاه ها (۰)

استوری عاشقانه تسکین

استوری عاشقانه هستم و نیستم

استوری عاشقانه شمال

استوری عاشقانه رابطه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط