لای دیوان باز شد ، حافظ صدایت کرده بود
این دل دیوانه در دیوان هوایت کرده بود...

لای دیوان باز شد ، « تیر دعا » رفت و نخورد
« اشک »، « راز سر به مهرم » را روایت کرده بود...

یک شب از یک پنجره یک دست ، دستم را گرفت
دست تنهایی که دل را رد پایت کرده بود...

دست من افتاد از پا ، پای من از دست رفت
این همان دستی ست که هر شب دعایت کرده بود...

بغض من سنگین شده ، پس تنگ یک آغوش کو ؟!
کاش روی خاک احساس رضایت کرده بود...

وعده ما یک هزار و سیصد و هشتاد و ... عشق
با همان لحنی که با من آشنایت کرده بود...

می نشینی ، یک نفس مهمان شعرم می کنی
شعر زیبایی که همرنگ خدایت کرده بود...

#عاشقانه#¸,ø¤º°`°º¤ø,¸ 🎀 𝑀𝒶𝒽𝒹𝒾 🎀 ¸,ø¤º°`°º¤ø,¸
دیدگاه ها (۴۲)

ارسال آهنگ :از مهدی جانم (¯´•._.• 🎀 𝑀𝒶𝒽𝒹𝒾 🎀 •._.•´¯(😘😘...

سلام...شادباشین 😉😂

تقدیم ب تک تک فالورای عزیز پیجم 🌺♥️🌺♥️🌺♥️🌺♥️🌺♥️🌺♥️🌺یکی از لذ...

در طول ِ زندگیم ، هیچ وقت به این اندازه از چیزی مطمعن نبودم....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط