به هنگام نوشتن
به هنگام نوشتن
احساسات در من فرو میریزند
هیچ حسی نمیتواند من را در بر بگیرد گویی ، قلبم را با فضایی تهی و پوچ جایگزین کرده اند ؛ در عین حال انگار تمام دیواره های قلبم محو میشودو قلبِ من ، بدون هیچ محافظی در برابر چشم های ناپاک و بُرَندهست ؛
نمیتوانم آن چیزی که میخواهم را بازگو کنم ،
ذوق کلماتم از بین رفته است ، تمام کلماتی که برای بیانش برق چشمانم را میدیدم ، بیهوده شده اند . نمیدانم چه بگویم اما حال
انگار دردی در استخوان هایم میگذرد..
احساسات در من فرو میریزند
هیچ حسی نمیتواند من را در بر بگیرد گویی ، قلبم را با فضایی تهی و پوچ جایگزین کرده اند ؛ در عین حال انگار تمام دیواره های قلبم محو میشودو قلبِ من ، بدون هیچ محافظی در برابر چشم های ناپاک و بُرَندهست ؛
نمیتوانم آن چیزی که میخواهم را بازگو کنم ،
ذوق کلماتم از بین رفته است ، تمام کلماتی که برای بیانش برق چشمانم را میدیدم ، بیهوده شده اند . نمیدانم چه بگویم اما حال
انگار دردی در استخوان هایم میگذرد..
- ۵.۱k
- ۰۸ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط