میدانی فکر کردن به تو

میدانی فکر کردن به تو
چطور به جانم می افتد ؟!

مثل نفوذ شامپو به چشم است؛؛
هی میسوزاند ..

اونقدر به تکاپو می افتی که
با چشمان بسته دست
میچرخانی برای یافتن آب.؛

آب می پاشی؛ آب می پاشی ...
اشکات سرازیر میشود،
وسفیدی چشمت قرمز،
سوز دارد باز...
میدانی فکر کردن به تو چطور
به جانم میافتد ؟!

انگار شامپو جریان دارد در رگها،
شامپو پمپاژ میشود به قلبم،
با همان غلظت وحشتناک،
بعد میسوزد ...
بعد آب می آید ...
دیدگاه ها (۵)

زندگی خودتو بادیگران مقایسه نکن👌🏽

این پست تقدیم میکنم به تمام مادران ویسگون و تمام دختران ویسگ...

♫♫ ما عاشق هم بودیمحسی که یه عادت نیستاز من که گذشت امااین ر...

همای اوج سعادت به دام ما افتداگر تو را گذری بر مقام ما افتدح...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط