بیتو در خوش قدم میزنم

بی‌تو در خويش قدم می‌زنم
و در تنهايی به شانه‌های باد تكيه داده‌ام
گوش كن،
اعتراف مرا می‌شنوی؟
كمی نزديك‌تر بيا
من هم كمی بلندتر حرف می‌زنم
اين درست است كه تو باشی‌و
من به شانه‌های سرگردان باد تكيه كنم...!

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

هر دلیل متفاوت آدمی را به اندوهی دیگر رهنمون می کند، خیلی ها...

غنچه ی صبحی دوباره باز شد.آفتاب دیگری آغاز شد.تا گلستان جهان...

هردم خیال تـوچون ماهتاب بر سر ویرانه‌های دلمستانه پای کوبد ا...

شاید تقصیر آدمها نیست ،که نمیتوانندروی حرفشانوعده هاشان،و اح...

فصل #پاییز باید کسی باشد کهپا به پای دلت دیوانگی کندو شانه ب...

بمان در سینه ام ز آنجا که هم جانی و جانانینفس میگیرم از بویت...

علیرغم تمام دلخوشی هایم مسلم شد  مرا نامهربانی های تو دیوانه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط