تازگیها سرِ یک داستانی دکتر میروم.
اینجایی که میروم روالش اینجوریست
که بعد از ویزیت که از اتاقِ دکتر بیرون میآیی،
چون داروهایش خاص است
همانجا به بیماران دارو میدهند.
و بعدش منشی پولِ ویزیت
و دارو را با هم میگیرد.
امروز بعد از گرفتنِ داروها
خواستم حساب کنم،
خانم منشی با لبخند گفت؛
"این نوبت رو مهمون دکتر هستید!
خواستن در شادیِ پیشرفتِ بهبودتون
شریک باشن"
خلاصه نه برای ویزیت پول گرفت،
نه برای دارو.
خواستم بروم اتاقش ماچَش کنم بگویم؛
"مشتی! اگه انقدر باعشق باشی که مریض؛
دلش نمیاد خوب بشه و دیگه نبیندت".
دردهای ِ اصلی آدمیزاد را
هیچ قرصی خوب نمیکند
الّا، صَفایِ آدمیزادی . . . 🌷
دیدم که آدمی میتواند، شفایِ آدمی شود.
#حمید_باقرلو
#ویسگون
اینجایی که میروم روالش اینجوریست
که بعد از ویزیت که از اتاقِ دکتر بیرون میآیی،
چون داروهایش خاص است
همانجا به بیماران دارو میدهند.
و بعدش منشی پولِ ویزیت
و دارو را با هم میگیرد.
امروز بعد از گرفتنِ داروها
خواستم حساب کنم،
خانم منشی با لبخند گفت؛
"این نوبت رو مهمون دکتر هستید!
خواستن در شادیِ پیشرفتِ بهبودتون
شریک باشن"
خلاصه نه برای ویزیت پول گرفت،
نه برای دارو.
خواستم بروم اتاقش ماچَش کنم بگویم؛
"مشتی! اگه انقدر باعشق باشی که مریض؛
دلش نمیاد خوب بشه و دیگه نبیندت".
دردهای ِ اصلی آدمیزاد را
هیچ قرصی خوب نمیکند
الّا، صَفایِ آدمیزادی . . . 🌷
دیدم که آدمی میتواند، شفایِ آدمی شود.
#حمید_باقرلو
#ویسگون
- ۲.۴k
- ۱۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط