مناجات خواجه عبدالله انصاری:

بارالها؛
از كوی تو بيرون نشود پای خيالم
نكند فرق به حالم
که برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی
نه من آنم كه برنجم
نه تو آنی كه برانی...
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد، نروم باز به جايی
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهـی
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهی..
در اندک مـن تویی فراوان یا رب.!🤍🕊
کــمــی تا خــدا
دیدگاه ها (۰)

دیده ای آن عنکبوت ِ بی قرار؟در خیالی می گذارد روزگار؟تا حالا...

•در انتهای تموم نا امیدی هام، به نقطه نوری رسیدم که وقتی وار...

آقا جـانـم تـو را به جدت قسم نـظرے ڪـن به دلمان ... ...

به نیت همه بیماران «یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط