جنگجو نبودم اما جنگیدن را خوب یاد گرفتم

جنگجو نبودم اما جنگیدن را خوب یاد گرفتم!
در هیچ میدانِ جنگی تن به تن نجنگیدم،
در هیچ میدان جنگی کسی را نکشتم...
در هیچ میدان جنگی نبودم اما زخم هایم بسیار است...
در میانِ تمامشان زخم هایی که از پشتِ سر خورده ام بسیار دردناک تر است و نفس گیر!
فهمیده ام در میدانِ جنگ انسان ها همه فکر خودشان اند آنقدر که در اولین فرصت مناسب تو را زمین بزنند تا خودشان به هر قیمتی، زنده بمانند!
من نمیخواستم جنگجو باشم اما روزی، جایی، زندگی دستم را گرفت و پرتم کرد میان جنگی که نه ابتدایش معلوم بود و نه انتهایش و نه حتی دلیلش...!
من جنگجو شدم؛
اما هرگز نخواستم به هر قیمتی در این جنگ زنده بمانم.. .!
دیدگاه ها (۰)

دیدین وقتی چسب زخمی کنده میشه دیگه هرکاریش کنی نمیچسبه؟شاید ...

من تاریخ آن شبی که ازعمق٬وجودگریستم رادقیقا"به خاطر سپرده ام...

دلبستگی قصه دردناک آدمی ستتنها آدم است که می تواند حتیبه حضو...

خوش به حال باد!گونه هایت را لمس می کندو هیچ کس از او نمی پرس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط