دلم می خواهد

دلم می خواهد
شب هایی که دلتنگم،
تو را از خیالم بیرون بکشم
و کنارت بنشینم!
خیره بر چشمانت
هی برایت چای بریزم،
و هی چای سرد شود
و دلمان گرم...
قشنگ حرف هایمان که گل کرد؛
مثل دوران کودکی
کفش هایت را پنهان کنم
که نتوانی بروی!
غافل از اینکه تو پا برهنه می روی،
که من صدای قدم هایت را نشنوم
دیدگاه ها (۰)

ای داد که تنم در وطنمـــــــــــ 💔در خلوت ِ روشن با تو گريست...

لایی لایی، ‏من به جای تو شکستم….‏تو نبودی،‏من به سوگ من نشست...

در این سرای بی کسی، کسی به در نمی زندبه دشت پر ملال ما، پرند...

بی غم کجا جویم که در عالم نمی‌بینمدمی با همدمی خرم ز جانم بر...

اگر نیستم...مطمئن باش که هنوز بی قرارت نشده ام....من اگر دلم...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط