به او فکر می کرد نه با ذهن
به او فکر می کرد نه با ذهن
بلکه با جانش
انگار که حضورش"
از یاد رفتنی نبود ،
حتی اگر رفته باشد..
نوشته بود کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی؟
نوشتم از جنگها برگشته ام با زخم ها و موی سپید و یاد گرفته ام صبور باشم و به تماشا ...
.
.
بلکه با جانش
انگار که حضورش"
از یاد رفتنی نبود ،
حتی اگر رفته باشد..
نوشته بود کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی؟
نوشتم از جنگها برگشته ام با زخم ها و موی سپید و یاد گرفته ام صبور باشم و به تماشا ...
.
.
- ۵.۳k
- ۰۱ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط