و ما با صبری که اجبار بود

و ما با صبری که اجبار بود
روزگار گذراندیم...
دیدگاه ها (۰)

قلب منی اما افتادی از چشام...

وحشت از عشق که نه، ترسم از فاصله هاست…🫂🤍

روزی می آیدناگهان روزی می آیدکه سنگینی رد پاهایم رادر درونت ...

برای داشتنش به آب و آتش هم بزنییک روز میانِ تمامِ عاشقانه ها...

عجب صبری خدا دارد...

حکایتی جالب....عجب صبری خدا دارد...

من ریدم تو این صبری که دارم.......☠️

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط