از تمام شب بیداری هایم
ممنونم
از بی خوابی ها و آشفتگی هایم
آنها راه ورود کابوس های شبانه ام را
بسته اند
عادت کرده ام به تصور تو در کنارم
با تو نفس میکشم
راه می روم ،می گریم، می خندم
با " تصور تو " زنده ام
واین تصویر ها فقط در بیداری ست
خواب که بیاید کابوس شروع می‌شود آنجاست ،
که میفهمم تو نیستی
آنجاست که خواب " رویای بیداری " را از من ،
می دزدد


امروز باورم شد
که تو خسته تر از آن بودی که
بفهمی دوست داشتنم را
از من گذشت ...
اما ..‌.
هر جا که هستی
" خسته نباشی "
دیدگاه ها (۰)

ادمها می آیند زندگی می‌کنند می میرند ومی روند اما ...فاجعه ی...

ثانیه به ثانیه گذشت ومن هرگز نخواستم که از تو ،از نبودن تو چ...

‏زمان هيچ‌گاه دردی را درمان نکرده.اين ما هستيم که به مرور، ب...

تُ مثل خنده ای وسط گریهمثل آتش بسی وسط جنگمثل صدای شجریانمثل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط