مثل یک پروانه کوچک می نشیند روی انگشتت و مستت می کند

مثل یک پروانه کوچک می نشیند روی انگشتت و مستت می کند...

می دانی که قرار نیست بماند و به زودی پر می کشد و می رود ، اما باز محوش می شوی...

نه می توانی داشته باشیش
نه می توانی دل نبندی به لذت نگاه کردنش...

این کاری است که بعضی ها با ما می کنند
با حضور نامرئی، کوتاه، کُشنده و خواستنی شان...
دیدگاه ها (۵۷)

آخرالزمان بود، قیامتِ قامتِ یار. نگاهش کردم، ساکت و ساده داش...

عشق، فرزند زیبای همخوابگی لذت و رنج است... دل که می بندی، ان...

آدم دلتنگ کم طاقت می شود. دانه های یاد جمع می شوند از گوشه ...

یه پیرمرد آلزایمری آذری بسیار باصفا هست این نزدیکیا یه بقا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط