درمورد یه دختری عادی و فانی بوده که عاشق یکی از خدایان میشه و عشقشو اعتراف میکنه ولی خدایان میگه تو فانی و نامیرا هستی و قبولش نمیکنه و اون رو رد میکنه اون دختر ناراحت میشه و خودکشی میکنه و میمیره و از خاکستری که توی خاک پخش کردن گل یاسمن رشد میکنه، خدایانی که یاسمن عاشقش بوده، خدایان خورشید یا روز بوده، به همین دلیل روز ها گل یاسمن باز نمیشه و بوی خوبی نداره ولی شب ها باز میشه و بوی خوبی داره. 🙃💔
- ۳.۵k
- ۱۶ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط