هنوز همـ شبـ ها پر از آشوبـ و دلتنگیستــ .
هنوز همـ شبـ ها چون پرنده‌ای که هیچ قوتی برای زنده ماندن ندارد به آشیان برمیگردمـ.
تنها و خالی از هر چیز و همه چیز.
نمیدانید غریبـ ماندن در آشیانی که خالی از مهر استـ
چقدر درد آور و ترسناکـ استـ.
شده امـ همچو کلاغی که به خاطر سیاهیش نه کسی او را دوستـ دارد و نه میتواند به او اعتماد کند..
غربتـ این آشیان به قدریستـ که هیچ هیاهویی نمیتواند
حال و احوال مرا بهتر کند.
شاید شبـ دور از چشمـ هر کس در اوج آسمان بال ببندم
و به رودخانه ای سرد و عمیق سقوط کنمـ.
من دیگر نه نایی برای بال گشودن دارمـ
و نه توانی برای زندگی.
پرندگان وقتی خسته اند
سقوط را به در آشیان مردن ترجیح خواهند داد..!

نه دیلینن یالوارم سنه،سنی آلاه سنی هرکیمی چوخ ایستیسن اونون جاننا،یالواریام سنه گویما اورگیم بونان چوخ یانسن اوزون بیلیسن روزگاردا نه عذابلار چکمیشم سن آلاه گویما حسرتونن اولوم یالواریام سنه
دیدگاه ها (۰)

دل تنگــم ........                اما دلــم کــوچک نيستبه وس...

گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوستهمچنانش در میان جانِ ش...

خسته‌ام خسته، برایم غزلی ناب بخوان!غزلی ناب برای منِ بی‌خواب...

نه !اشتباه نكندر انتظار تو نيستمدر انتظارِ مني ام كه با تو ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط