دلتنگ تو هستم که دلم کرده هوایت

دلتنگ تو هستم که  دلم  کرده هوایت
شک نیست، مرا می‌کشد این درد نهایت

تا  چند  لب  پنجره ها   کز کنم  از غم
با پنجره ها  از  تو کنم  حرف و حکایت

هی باخود وبا این دل تنگم بزنم حرف
خالی شود از غصه به دل یکسره جایت

ای کاش که این حنجره  خاموش  بماند
فریاد  سکوتم  برسد   تا  به  صدایت

با خنده  بریدی  دل و  با گریه دویدم
گفتی به من خسته  همین است سزایت

دیوار به دیوار فقط کوچه ی  بن بست
از دست  من مست  ببین  کرده جدایت

امشب به تو از درد دلم گفتمت ای عشق
لب  با  تو  ولی  باز  نکردم  به  شکایت

تا  زنده ام  امروز  بیا باش ، که  فردا
یک مشت  فقط خاطره  مانده است برایت..‌.

اگر روزهای خوب آمدند و من نبودم به یاد آر که من برای آمدن این روزها خیلی صبرکردم
دیدگاه ها (۰)

ترسم که بمیرم وَ نبیبنم رخ ماهش یا اینکه بمانم بخورم حسرت و ...

ا🌹💙تفاق خوب زندگیم💙🌹از وقتی اومدی ، کنارت غرق حال خوبمبا تو ...

تو همونی ک وقتی می‌خوام تنها باشم تو باید پیشم باشی, همونی ک...

غم تو به من آموختشعرها شکوفه های آدمندو بهار روزهایی ستکه کس...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

دلم پیش تو باشد،جسمم اینجا خانه ای دیگرهوایت در سرم باشد ، س...

پارت 2

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط