ترسم که بمیرم و نبیبنم رخ ماهش

ترسم که بمیرم وَ نبیبنم رخ ماهش
یا اینکه بمانم بخورم حسرت و آهش
پیچک شده پیچیده بر اندیشه‌ی من باز
آتش زده بر هستیِ من، طرز نگاهش
ترسم بشود پاک، همه خاطره از دل
از خاطر من گم نشود چشم سیاهش
انجم همه در صف شده تا آنکه بگیرد
از روی کرم تازه برات از بر شاهش
حسرت بخورد هر چه فرشته به تمامی
از هیبت و از قدرت و از آن همه جاهش
خواهم ز تو ای خالق ارکان طبیعت
باشی ز بلایای زمان پشت و پناهش
اینک که شده مشتاق به دیدار
ای مرگ نیا، چشمِ دلش مانده به راهش...🫂

عاشقتم نفسم دوستتدارم بسیااار💐💞🧿🌐
دیدگاه ها (۰)

ا🌹💙تفاق خوب زندگیم💙🌹از وقتی اومدی ، کنارت غرق حال خوبمبا تو ...

🍂🍁 در مه آلودہ هوای توپاییز لمـ می دهد روی شانه هایمـوریز ری...

دلتنگ تو هستم که  دلم  کرده هوایت شک نیست، مرا می‌کشد این در...

تو همونی ک وقتی می‌خوام تنها باشم تو باید پیشم باشی, همونی ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط