ته کی بهت گفت تو یه پروانه ای

ته : کی بهت گفت تو یه پروانه ای؟!
کوک : یکی یه بار باهام بحث کرد و یادش رفت درِ اتاق بازه منم اونجا ایستاده بودم که شنیدم گفت من شبیه پروانه ام و بهم نزدیک نمیشه چون می ترسه از دستم بده ...
_اسلحه










































































































_کافه تهکوک #TK



































































































the memories of with you
دیدگاه ها (۵)

در چشمانش غمی بی پایان داشت.. قلبش کمی ، فقط کمی میسوخت لبان...

...._کافه تهکوک #TK the memories of with you

+من برگشتم!-زود اومدی...؟منتظرت بودم...+چرا؟-میخواستم بیای ت...

ته : با ارامشم چیکار کردی نعناع؟ _کافه تهکوک #TK the memori...

.. A‌įro‌kÿ:: 🫐---------------------------------------------...

چند پارتی از لینو: (وقتی که نزدیک بود...)تپش قلب گرفته بودی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط