دردا و دریغا در این باز خونین
دردا و دریغـا ڪ در این بـازۍ خونین...
بازیچهۍ ایـامـ، دلِ آدمیـان است...
ای ڪوه! تو فریـادِ من امـروز شنیـدۍ...
″دردۍ است درین سینه ڪ همزادِ جهـان است″
از داد و وداد آن همه گفتنـد و نڪردنـد...
یارب چه قَدَر فاصلهۍ دست و زبان است...
خون مۍچڪد از دیده در این ڪنـجِ صبورۍ...
این صبر ڪ من مۍڪنمـ افشردنِ جـااان است...
بازیچهۍ ایـامـ، دلِ آدمیـان است...
ای ڪوه! تو فریـادِ من امـروز شنیـدۍ...
″دردۍ است درین سینه ڪ همزادِ جهـان است″
از داد و وداد آن همه گفتنـد و نڪردنـد...
یارب چه قَدَر فاصلهۍ دست و زبان است...
خون مۍچڪد از دیده در این ڪنـجِ صبورۍ...
این صبر ڪ من مۍڪنمـ افشردنِ جـااان است...
- ۱.۲k
- ۰۶ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط