مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

دردا و دریغا در این باز خونین

دردا و دریغـا ڪ در این بـازۍ خونین...
بازیچه‌ۍ ایـامـ، دلِ آدمیـان است...

ای ڪوه! تو فریـادِ من امـروز شنیـدۍ...
″دردۍ است درین سینه ڪ همزادِ جهـان است″

از داد و وداد آن همه گفتنـد و نڪردنـد...
یارب چه‌ قَدَر فاصله‌ۍ دست و زبان است...

خون مۍچڪد از دیده در این ڪنـجِ صبورۍ...
این صبر ڪ من مۍڪنمـ افشردنِ جـااان است...
دیدگاه ها (۰)

«بریدمـ…دیگه کسی برامـ نمونده،دلی که یه روز می‌تپید، حالا سن...

به نفسهای تو بند است مرا هر نفسیسایه ات کم نشود از سرمان حضر...

گاهی دلم از دست خودش هم گله دارداز بس که جهان، آدم ِ کم حو...

دوبـاره مۍنویسمـ...مۍ نویسمـ، از تنهاییمـ... و سڪوت پر از حر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط