رمان پادشاه زندگیم

رمان پادشاه زندگیم

پارت ۱۹

دیانا، ارسلان ،،دستاشم اینجوری میکنه👈👉،،


ارسلان، جانم


دیانا، میشه


ارسلان، چرخفلک پیش خودم میشینی


دیانا،خوب دیگه


ارسلان، تونل وحشت


دیانا، ارسلاوون


ارسلان، خودم پیشتم نترس


دیانا،دیگه وایسا اینو من بگم ایرهاکی بریم از اون تاب دوتایی ها


ارسلان، بریم


دیانا، بلیط هارو گرفتیم


ارسلان، اول ماشین و ایرهاکی و تاب رفتیم


دیانا، ارسلان


ارسلان، چیه جوجه ی من


دیانا، دستمو بگیر


ارسلان، دستشو گرفتم انگار یه تیکه یخ بود بوسه ای کاشتم رو دستش


دیانا، رفتیم تو تونل من جیغ زدم


ارسلان، بغلش کردم هی جئع میزد بهش گفتم حنجره ات پاره میشه آروم


دیانا، تایمش تموم شد اومدیم بیرون


ارسلان، صورتشو تو دستام گرفتم پیشونیش و بوسه زدم
دیدگاه ها (۹)

رمان پادشاه زندگیم پارت ۲۰دیانا،بهش نگاه میکردمارسلان، اونجو...

رمان پادشاه زندگیم پارت ۲۱دیانا، ارسلان و سفت گرفته بودم که ...

درخواستی💋

دابسمش های اردیا جدا و باهم. هیییییی😭😭😭😭😭😭💔😭😭💔فردا مدر...

این یه عشقه بیبپارت : 37جونگکوک گردنشو خاروند و گفت _ اینو گ...

P¹⁶ویو تینا از خواب با درد زیر دلم بیدار شدم دست تهیونگ دورم...

پارت ۱۶ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط