𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭¹
امروز دوست داداشم میاد خونمون
روی دوست داداشم کراشم، هم جذابه هم کیوت
اسمش جونگکوکه
اما خب... من ۱۳ سالمه اون ۲۸ سالش
فاصله سنی زیادی داریم، ولی خب کراش زدن که جرم نیست،هست؟
البته اون یکجوری رفتار می کنه من شک می کنم شاید اونم از من خوشش میاد...
وای سوجین داری چی میگی با خودت🤦🏻‍♀️ اون تورو به چشم یه بچه میبینه اسکل
ولی خیلی خوب باهام رفتار می کنهههههههه
صدای زنگ اومد، رفتم در رو زدم که جونگکوک اومد تو
جونگکوک: سلام، چطوری سوجین کوچولووو(چشمک)
سوجین: خوبم
رفت پیش داداشم منم رفتم روی کاناپه و گوشیمو برداشتم
.
.
دیدم سوهو و جونگکوک پاشدن و دارن میرن
پریدم جلشون
سوجین : کجا کجاا
سوهو: داریم میریم بیرون
سوجین : میشه منم باهاتون بیامممممم
سوهو: نه نمیشه
جونگکوک: بزار بیاد سوهو، خب بچه دوست داره بیاد بیرون
سوهو یه نگاه عصبی بهم کرد و گفت: زود حاضر شو، لفتش بدی میرم
سوجین: دو دقیقه،،،بشمورررر
دویدم و تندی تیشرت کوتاه سفید با شلوار بگ مشکی پوشیدم و یه بارم لب زدم و عطر هم زدم دویدم بیرون
کتونی های آبی آسمونی و سفیدم رو پوشیدم رفتم سمت داداشم و سوهو
سوهو: گفتی دو دقیقه ، شد ۱۰ دقیقه
سوجین: ببخشید
سوار ماشین جونگکوک شدیم و راه افتادیم
.
.
.
جونگکوک: خب پیاده شید
پیاده شدیم و راه افتادیم
وایییییییی اومدیم شهر بازیییییییییی
داشتم بالا پایین میپریدم از خوشحالی که جونگکوک بهم نگاه کرد و یه تک خنده زد که خجالت کشیدم

<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<<
نظرتون چیه ؟
ببین یه عالمه اتفاق درکاره،قراره خیلی خیلی جذاب بشهههه
دیدگاه ها (۰)

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭² وارد شدیم و همینجوری داشتیم میرفتی...

من نتونستم؟هیچ وقت حرف های مردم رو جدی نگیر، ولی عاشق این اد...

" 𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝 " سوجین: دختری ۱۳ ساله ، کیوت، دارای ...

خوشگله؟

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁶ بغلش کردم و بعد گفتم : خب دیگه ، ا...

𝐌𝐲 𝐛𝐫𝐨𝐭𝐡𝐞𝐫'𝐬 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝_𝐏𝐚𝐫𝐭⁵ باید به جوری از دلش دربیارم، اصلا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط