خستم… نه از اون خستگیایی که با یه خواب خوب درست بشه، نه.
یه جور خستگیه که انگار استخونامم دیگه نمی‌کشن، روحمم دیگه پا نمیده.
کلافم… از فکرای بی‌سروته، از آدمای دور و بر، از خودم حتی.
حوصله هیچ‌چی رو ندارم، نه حرف، نه لبخند، نه توضیح دادن که چرا اینجام و چرا حالم اینه.
فقط میخوام ساکت باشم، دور باشم، نباشم شاید.
این خستگی دیگه از جنس جسم نیست، از اون خستگیاش که ته ته دله، جایی که دستم بهش نمی‌رسه، اما زهرشو می‌پاشه به همه‌ی وجودم.
همه چی برام سنگین شده؛ حتی نفس کشیدن

— شقایق مهری
دیدگاه ها (۰)

#پنجشنبه_های_دلتنگی 🥀🖤😭

بدترین اشتباه زندگیم این بوده که؛ همیشه ضربه هایی که توی زند...

#صدف🦋❤️‍🩹

#استوری_غمگین ❤️‍🩹

آدم همیشه از اون چیزی که داره... بیشتر می خواد...به هفته‌ای ...

چی شده دختر کوچولوی من؟دیگه نمیخندی..دیگه اون چشمای خندونت ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط