دلم آشفته آن ماهی نازست هنوز

دلم آشفته آن مايه‌ی نازست هنوز
مرغ پر سوخته در پنجه‌ی بازست هنوز

جان به لب آمد و لب بر لب جانان نرسيد
دل به جان آمد و او بر سر نازست هنوز

گرچه بيگانه ز خود گشتم و ديوانه ز عشق
يار، عاشق كش و بيگانه نواز است هنوز

خاك گرديدم و بر آتش من آب نزد
غافل از حسرت ارباب نياز است هنوز

گرچه هر لحظه مدد مى‌دهدم چشم پر آب
دل سودازده در سوز و گداز است هنوز

همه خفتند به غير از من و پروانه و شمع
قصه ما دو سه ديوانه دراز است هنوز

گرچه رفتى ز دلم حسرت روى تو نرفت
در اين خانه به اميد تو بازست هنوز

اين چه سوداست «صمیماا» كه تو در سر دارى
وين چه سوزيست كه در پرده سازست هنوز🦋🦋

سلاااام
نخستین وخداقوت جانانم
محصولتون پربرکت باشه دخترِ پرتلاش و سخت کوشم،مراقب خودت باش💐🫂🧿🌐

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

همیشه تو؛در جایی از من خواهی بود...شاید در یادمشاید در قلبمو...

من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشمحیف باشد که تو یار من و ...

دلتـنگ توام جانا هردم که روم جـاییبا خود به سفر بردم یاد تو ...

تقدیم به محضر پرمهروباسعادتِ سرورم🫀🌹عشق جانم...تو همه چیز من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط