تورا درخواب بار ها و بارها دیدمت

تورا درخواب بار ها و بارها دیدمت.
بارها و بارها بوسیدمت.
بارها و بارها در آغوش کشیدمت.
و بار ها و بار ها گریستم که چرا از آن خواب ها برخیزیدم...
دیدگاه ها (۰)

دست از جنگیدن با موج ها برمیداری، وقتی میفهمی تو خود اقیانوس...

مدت‌هاس زندگیم رو هوا معلقه، مدام متنظرم سقوطم تموم بشه و جس...

نویسنده داستان های زندگیمون خوب پیشرفت ،تا جای که قلم رو داد...

خیلی بهتر میشد اگه همه‌چیز فقط یه خوابِ عمیق بود...

یک نفر تو خیابونای مغز من همیشه راه میره قدم میزنه . خیابونا...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط