تکپارتی

#تکپارتی
#تهکوک
 
ویو تهیونگ
از اون موقع که با کوکی دعوام شد نیومده خونه نگرانشم میترسم ولم کنه اخه خدایا من چیکار کنم تقصیر خودشه که من و حامله کرده بعد میگه اماده نیست پدر بشه
همینجوری تو افکارم غرق بودم که یهو ثدای زنگ خونه زده شد میخواستم برم در و باز کنم که ...
" : ارباب شما بشینین سما حالمه هستین ارباب جئون بهمون گفتن حواسمون بهتون باشه ، هع وای از دهنم پرید
تهیونگ : کوک باهاتون حرف زده ؟ بعد شما بهم نگفتین واقعا که میدونین که جون به لب شدم بعد بازم بهم نگفتین
" : ارباب ما شما رو خیلی دوست داریم ولی ارباب جئون بهمون گفتن چیزی به شما نگیم
تهیونگ : اه اصلا من با همتون قهرم
دینگ دینگ
" : وای یادم رفت درو باز کنم
* درو باز کرد 🤗😁 *
جونگ کوک : سلام چرا درو باز نمیکردین اه ارباب میگفتن میخوان درو باز کنن من جلوشون و گرفتم
کوک : اها باش ، خب دیگه خواهشن یه لحظه سالن و ترک کنین برین حیاط
 
یعنی کوک میخواد چیکار کنه اه اصلا مهم نیست من باهاش قهرم
کوک : بفرمایین بیرون دیگه چرا لفتش میدیدن

الان این به منم اشاره داشت ؟ باش منم میرم بیرون ولی نمیبخشمش
پاشدم برم که از دستم گرفت و نشوندم رو مبل

کوک : شما کجا کوچولو ؟
تهیونگ : کوچولو خودتی من باهات قهرم
کوک : چرا ؟
تهیونگ : تو من و ول کردی رفتی به خاطر بچه تو شکمم حتما میخوای سقطش کنم تا فقط از بدنم استفاده کنی ؟ اره ؟ الانم حتما این مدت که غیب بودی رفته بودی دکتر پیدا کنی ؟ اره ؟ *گریه*
کوک : هی هی چرا از خودت بریدی و دوختی من فقط اون روز که باهم دعوا کردیم رفتم بیرون بیبی چک بخرم که مطمئن شیم ولی از شرکت زنگ زدن منم مجبور شدم برم شرکت کلی کارداشتم درضمن بعد از اون دنبال دکتر خوب میگشتم تا وقتی بچه بدنیا میاد تو دردت نگیره
تهیونگ : واقعنی ؟
کوک : اره کوچولوم  *اشکای تهیونگ و پاک میکنه بعد همو بغل میکنن *
کوک : * از هم جدا میشن * راستی کوچولو بپر بغلم که میخوایم بریم بیرون دور دور
تهیونگ : باش
*تهیونگ میره کتشو میپوشه میره رو کول کوک*
کوک : خب دیگه اماده ؟
تهیونگ : اماده
کوک : خب کجاها بریم ؟ شهربازی کنه نمیشه شایدم کلاب ؟ نه نه الکل ضرر داره برات
تهیونگ : میشه بریم پارک فقط قدم بزنیم بستنیم میخری برام ؟
کوک : اره چرا که نه فقط فکر نکنم شما قدم بزنی من جای شما هم قدم میزنم ولی باشه بستنی هم میخرم حالا چه طعمی ؟
تهیونگ : شکلاتی
کوک : چشم ، پیش به سوی پارک خلبان و مسافرش وارد راه میشن وووییییژژژژ
...
دیدگاه ها (۱۸)

کیا اینارو دوست دارن 😃؟میشه خواهرم حمیات شه 😀🎀پیجش : https:/...

#دردناک#پارت۳ویو تهیونگچقدر پچ پچ‌ بیا زیادش کنیم از دست سلن...

بچه ها ممکنه یه مدت نباشم 🙂ببخشید 🙂 ولی اگه مامانم ببینه گوش...

حاجی پشمام ریخته یکم پیش با پسرخاله هام و دخترخاله هام مارو ...

حس های ممنوعه ۳

هنرمن کوچولوی من

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط