ز تن دوری

ز تن دوری
ولی در جان نشستی

🎶اندی ویلیامز
دیدگاه ها (۰)

نمی‌دانم آیا مادرش هم او را به اندازه‌ی من دوست داشت؟ آیا کس...

به خنثی ترین حالت ممکن رسیده ام هیچ غمی ، غمگینم نمیکند هیچ...

هیچ تجربه‌ای نیست که برای همیشه فراموش شده و از یاد رفته باش...

به من نگاه کرد و گفت: تو بارانی! هر جا بروی آن‌جا را - حتی ا...

جان دلم بردی در قعر جان نشستیمن برکنار رفتم تودر میان نشستیگ...

سلام امام زمانمبا چه رویی بنویسم که بیا آقاجانشرم دارم خجلم ...

به گرد کوه تو هردم چو پروانه من می گردمز نزدیک و ز دوری ها ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط