خوشا دیوانه ای که هرگز عاقل نشد

دیدگاه ها (۱۹)

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی مارا به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت دل تنگش سر گل چیدن از این باغ نداشت

یه نگاه بنداز شهر

ناکامان

جنبه محبت نداریم

خوشا دیوانه ای را که هرگز عاقل نشد

یک بار پرسیدی که چرا خود را دیوانه ی تو خطاب میکنم، آنگاه با...

#بفرست_براش آرام آرام... آندیم اُولسون بیرده سَنی آرام آرامن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط