𝐑𝐞𝐢𝐧𝐜𝐚𝐫𝐧𝐚𝐭𝐢𝐨𝐧☯️
از اون برجِ ساعت،
از اون شهر مه آلودِ فرنگی که تو رو ازم گرفت متنفرررم ...
ای کاش اینبار هم در سرزمین آریایی متولد شویم و همو پیدا کنیم
نگرانم
نکند اینبار هم دیر بدنیا بیایی !!!!
شبها کابوس می بینم
و روزها صدای گام هاي رفتنت را می شنوم
و تصویری که اتاق را تاریک کرده!
تنها راه رهایی از این همه وَهم ، همان دیدن خواب توست.
شب ها زیر باران دورِ خانه ای پرسه میزنم که خالیست ازتو؛
بقول عشقت ، هر شب حُرم دستاتو به آغوشم بدهکارم ...
خوابی قشنگ بود که زیر برف و باران همین کوچه،
از گرمای آغوشت لذت ببرم و با بوسه ای به آخرین خواب زمستانی بروم
می بینی این ذهن بیمار چقدررر
مي تواند داستان بسازد!
اما،
اگر بخوابم نیایی چه !؟

گفتند حق ندارم برایت بنویسم و پستی بزارم!!!
روحت را می آزارد
ولی آنها چیزی از ما
نمی دانند
که ما #جاودان با همیم قرن ها وقرن هاست!🤍💙💜🖤
نـابــخـشـودهـ🌹❤