تو تیمارستان یکی با گریه فریاد میزدبخدا قرصامو میخورم فق

تو تیمارستان یکی با گریه فریاد میزد:بخدا قرصامو میخورم فقط دستامو نبندید به تخت؛ شما نمیدونین شبا وقتی میاد به خوابم و ازم میخواد بغلش کنم و نمیتونم دستامو سمتش باز کنم چه دردی داره..!
دیدگاه ها (۶)

اگه بیشتر اهمیت بدی بیشتر از دست میدی._هری پاتر

چت کردن با آدم درونگرا مثل مصاحبه میمونه، اگه ازش سوالی نپرس...

ما به امید آینده زندگی می‌کنیم؛ به امید «فردا»، «بعدها»، «هن...

پرسشی از راسل:ﭼﺮﺍ ﺁﺩﻡ ﻣﺘﻌﺼﺐ مىﺗﺮﺳﺪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﺶ ﺷﮏ ﮐﻨﺪ ...

نام فیک:عشق مخفیPart: 13ویو جیمین*سوار ماشین شدمو از خونه زد...

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۳#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط