امشب بیا در خلوتم بنشین کمی دیوانه شو

امشب بیا در خلوتم ، بنشین کمی دیوانه شو
شمع شب افروزت شوم بر گِرد من پروانه شو
ساعت نمیخواهم شود شاهد به وقت بودنت

دستی به گردن تا سحر، مِی ریزمت پیمانه شو
تاراج بوسه بر لبم ، با شبچراغ چشم خود ؛
هنگام مستی معرکه برپا کن و مستانه شو

سوغات قلبم از نفس های مسیحاییِ تو
آه ای غریبه با دلم لطفا بیا همخانه شو
امشب سفیر درد هم راهی ندارد این میان
بر غربتِ ناشادِ من ، آرامش یکدانه شو

شعر و غزل مهمان کنم امشب تو را تا صبحدم
با چشم مست خود مرا آتش زن و جانانه شو
در امتداد کهکشان ،  ماهی میان آسمان !

این لحظه های ناب را در خاطرم افسانه شو
من شمعِ جانت می شوم ، گلهای"پونه" گِردِ تو
چرخی بزن ، بنشین برم یک امشبی دردانه شو🦋🦋

بوقت دلتنگی
دیدگاه ها (۰)

زیبایی چشمانت تکرار نخواهد شد در باور پر نورم  انکار نخواهد ...

ما سر بنهادیم و به سامان نرسیدیمدر درد بمردیم و به درمان نرس...

براے دیدنت پر از هواے عاشقانہ ام بہ بوسہ هاے شوق تو پر از تب...

قشنگ ترین تعریف معجزه همینه:«یه نفرو داشته باشی که حتی وقتی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط