تابستون شروع شده بود بعد با رفیقم رفته بودم بیرون داشتیم
تابستون شروع شده بود بعد با رفیقم رفته بودم بیرون داشتیم تو پارک حرف میزدیم و میخندیم ازیل دلقک بازیا بعد یه دختره اومد جلو دوستمم گفت چرا میخندی لبخندت خیلی زشته و من در اون لحظه فقط نگاش کردم دوستم میگفت خوبی من مونده بودم چی بگم از اون موقع دیگه نتونستم بخندم 🙃🫠
- ۲.۴k
- ۰۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط