کلبــه ای با نغمه ی گیتار می خواهد دلم
بوی عطــر دشت گندمــزار می خواهد دلم

روی دلتنگــی ،  اگر باران ببــارد در شبی
با همان احساس گویم تار می خواهد دلم

روی کلبــه همچنان باران بریزد بهتر است
آن زمــان بهتر بگـــویم یار می خواهد دلم

بعــــدِ آن با فال حافـــظ ، غـــرق آواز جنون
شور وشوق لحظه ی دیدارمی خواهد دلم

وای اگــر تنهـا شبی ، گیرم ترا در کلبه ای
در کنــارت تا سحر ، بیدار می خـواهد دلم

نازنینــم ؛ استواری تا به کی پای سکوت
از لبت یک جمله ی تبدار مــی خواهد دلم
دیدگاه ها (۱۸)

سه غم آمد به جانم، هر سه از آغاز چشمانتغریبی و اسیری و شبِ ش...

ناز چشمت می خرم، بایدبمانی پیش من....دم به دم عاشق ترم، باید...

امروز از خدا میخوامبـرڪت بیشترینشمحبت گرمترینشمهربانے شیرین ...

.☆☆☆ڪَاهیدوست داشتنیڪــ نفرتمام انڪَـیزه ڪَـذراندنروزمرڪَـی‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط