تو فقط بگو دوستت دارم.. من احساسم را چنان به نگاه هایت گره خواهم زد که خورشید هر روز صبح، قربان صدقه دلبری هایِ مابرود..
- ۴.۷k
- ۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در یک روز خزان پاییزی پرستویی را در حال مهاجرت دیدم به او گفتم: چون به دیار یارم میروی به او بگو دوستش دارم ومنتظرش می مانم. بهار سال بعد پرستو نفس نفس زنان آمد. و گفت: دوستـــــش بدار ولی منتظـــ
عادت ! چه طعم تلخی دارد وقتی آن را با عشق اشتباه میگیری —– کسی که خرد ندارد، همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است.
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط