هوايم را داشته باش
بی حوصلگی هايم را بفهم
سكوتم را معنی نكن
من اين روزها من نيستم
قوی بودن تمام كرده من را
به نقطه ی بی حوصلگی رسيده ام
به همان نقطه ای كه می گويند
سيمِ آخر
همانجايی كه ديگر
توان نداری به روی اشتباهی ها
لبخند بزنی
همان هايی كه نبايد باشند و هستند
همان هايی كه درد را دوا نمی شوند
درد می شوند
هوايم را داشته باش اين روزها
از من تنها اميدی مانده
كه باز دست به زانوهايم بگيرم
بلند شوم
ادامه دهم
و باز بخندم و برقصم
و خدا را بخندانم
و خدا من را بخنداند
دیدگاه ها (۱)

سراغم را بگیرکه دلم برای شنیدنِ صدای توو شنیدنِ اسمم از زبان...

فقط چیزهایی را که اهلی کنی می توانی بشناسی. آدمها دیگر وقت ش...

بيا زندگي را بدزديم، آن وقتميان دو ديدار قسمت كنيمبيا با هم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط