فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫

#part_14

کوک سریع بسته و قاپید و درش رو پاره کرد و پرونده داخلش رو بیرون کشید

با دیدن تیتر برگه غمی به وسعت دنیا توی دلش جا خوش کرد و نا‌امید زمزمه کرد:دوباره.؟! دوباره ولمون کرد.؟‌!

پسرا با شنیدن جمله کوک با بهت و ترس چشماشون رو به سمت کوک برگردوندم.

جین:چی.؟!

کوک:بازم ترکمون کرد....دوباره آخه چرا

وحشیانه پاشد و به سمت در هجوم برد و با دیدن تخت خالی حس میکرد زیر یک آبشار آب یخ ایستاده

چشماش رو بست تا اشکاش نریزن و دوباره بخاطر لیتل کوچکش خورد نشه
جیمین هم با دیدن تخت بهت زده ایستاد و یکباره حس کرد یکباره آتش گرفته

عصبانی شد و تمام وسایل رو روی زمین پخش و پلا میکرد و اشکای مظلومانش روی گونه هاش میریختن

جیمین با انداختن بالشت روی زمین متوجه نامه ای شد که با دست خط خونی نوشته شده بود

نویسنده #ANIL
#dady_2021
دیدگاه ها (۱)

فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫

فصل دو من هفت تا ددی دارم❤🚫

فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫

فصل دو من هفت تا ددی دارم ❤🚫

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط