تو به گنج میرسی اگه ....
چه رنجهایی که کشیدهایم…
چه شبهایی که با زخمهای بیصدا خفته ایم.
اما آنچه دل را میلرزاند، خود درد نیست —
ترسِ بیثمر بودنِ درد است؛
اینکه تمام اشکها، تمام فروخوردنها، تمام شکستنها
در آخر هیچ نگویند…
داستایوفسکی نمیترسد از زخم،
از بیهوده بودن زخم میترسد.
از اینکه عبور کرده باشی
اما عبث،
شکسته باشی
اما بیدلیل،
و زیسته باشی
بیآنکه این رنجها تو را به جایی برده باشند.
شاید بزرگترین نیازِ انسان، نه آسایش،
که معنای رنجهایش باشد…
تا بداند برای چه تاب آورده است،
و چرا هنوز ایستاده است.»
#فائزه_عادل #کمی_نویسنده
#روانشناسی #رنج #معنا #زندگی #داستایوفسکی
چه شبهایی که با زخمهای بیصدا خفته ایم.
اما آنچه دل را میلرزاند، خود درد نیست —
ترسِ بیثمر بودنِ درد است؛
اینکه تمام اشکها، تمام فروخوردنها، تمام شکستنها
در آخر هیچ نگویند…
داستایوفسکی نمیترسد از زخم،
از بیهوده بودن زخم میترسد.
از اینکه عبور کرده باشی
اما عبث،
شکسته باشی
اما بیدلیل،
و زیسته باشی
بیآنکه این رنجها تو را به جایی برده باشند.
شاید بزرگترین نیازِ انسان، نه آسایش،
که معنای رنجهایش باشد…
تا بداند برای چه تاب آورده است،
و چرا هنوز ایستاده است.»
#فائزه_عادل #کمی_نویسنده
#روانشناسی #رنج #معنا #زندگی #داستایوفسکی
- ۱۲۸.۱k
- ۰۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط