رنگ لبخند تو ای دنیا تماشایی نبود

رنگ لبخند تو ای دنیا تماشایی نبود
آنچه ما دیدیم زینت بود زیبایی نبود

هرچه را در جام هستی بود نوشیدم ولی
در شراب عمر تلخی بود و گیرایی نبود

آنچه را مردم غریو کوچ می‌پنداشتند
هیچ غیر از نالهٔ مرغان دریایی نبود

نیستم غمگین گر از من دل بریدند این و آن
عشق ورزیدن به جز تمرین تنهایی نبود

مشت بر دیوار و سر بر سنگ و دندان بر جگر
لب فرو بستیم و راهی جز شکیبایی نبود
دیدگاه ها (۰)

مخاطب خاص😏

نمیدونم آدم درستی هستم یا نه...ولی اینو خوب میدونم جوری زندگ...

گوشه‌اى دارى بميرم؟! غار باشد بهتر استمرد عاشق از خودش بيزار...

شاخه ای بی طاقتم در ازدحام لانه هاکوچه ای غمگین که عمری خفته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط