نخواسته بود که بنویسد بیشتر دوستم داشته باش

🌱🍒نخواسته بود که بنویسد «بیشتر دوستم داشته باش.»
یا نخواسته بود که برایت بنویسد «نزدیک‌ترم باش.»
نخواسته بود هیچ‌کدام از این جمله‌های معمولی ردوبدل‌ شونده بین دو نفر را برایت بنویسد. در عوض با غمِ مبهمی که از روزنه‌های قلبش به چشم‌هایش رسیده بود، برایت نوشت: «این روزها من را صبوری کن.»
خواست بنویسد دوست‌ داشتن و دلتنگ‌ شدن و خواستن را همه بلدند؛ صبوری‌ کردن کارِ هنرمندانه‌ای است که آدم‌ها از آن شانه خالی می‌کنند. خواست بنویسد تو نقش هنرمندِ صبورِ این قصه باش؛ اما ننوشت این‌ها را.
همه حرفش را خلاصه کرد توی سه‌تا کلمه و برایت نوشت: «صبوری‌‌ام کن عزیزم»!🌱🍒

#فاطمه_بهروزفخر
دیدگاه ها (۲)

🍒🌱‌آشیانه اتبر تنِ زخمیِ این درختسبز مانده هنوزوَ سماجتِ باد...

🌱🍒کاش نهان نگه نداشته بودمشیشه‌ی می را کجا گذاشته بودم؟حاصل ...

🍒🌱من گمان می‌کنم هرکسی در ته دلش یک باغی دارد که پناهگاه اوس...

🍒به جان من، که جان من، همیشه محو جان توست...🍒

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط