عاشقآنمعشوقشیدایی ام

عاشق آن معشوق شیدایی ام 
او شده است منجی تنهایی ام 

ابر بهاری است معشوقه ی من 
محتاج او چون گل صحرایی ام 

این دل ز تن برد با یک نگاهش 
مجنون آن چشمان آوایی ام 

چهره ی او ماه شبان تار است 
من باغم و او گل زیبایی ام 

در وقت دیدار فقط بخندد 
مجذوب آن حالت گیرایی ام 

تنهاترین آرامش این دل است
بنده ی اوست این دل مینایی ام ...

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

مگر با ما سر یاری نداری؟ که ما را در مشقت میگذاری؟چرا در رخ ...

چو آمد نامه‌ی معشوق چالاک به عاشق، گفت آن مهجور غمناکغنوده ب...

ما زیاران چشم یاری داشتیمخود غلط بود آنچه می پنداشتیمتا درخت...

محبتین گانمدادی توزلو دومانلی عشقیم...#عاشقانه#خاصترین

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

One part |

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط