کمک کنین ای آدما

کمک کنین ای آدما
فصلا زمستونی شده
خنده کمه روی لبا
باز چشا بارونی شده
یکی به ما خبر بده
که از خوشی باخبره
به ما که خسته ایم بگه
خونه ی بهار کدوم وره

تا وقت درمون میرسه
رو زخمو بازش میکنن
سنگ ریا رو جای مهر
سنگ نمازش می کنن
اخر خط که می رسیم
خطو درازش میکنن
آهای فلک آهای فلک
که گردنت از هممون بلندتره
به ما که خسته ایم بگو
خونه بهار کدوم وره....
دیدگاه ها (۱۹)

من گرگ شدمچون رفیقم نارفیقی کردگرگ شدم چون رفیقم روباه شد مر...

*جالب و دیدنی*

حرف و نصیحت پدر بزرگها و مادر بزرگها رو باید از طلا نوشت...م...

کاش باران بودمو غم پنجره را میشستم...و به هر کس که پس پنجره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط