تمام عاشقانهها

تمام عاشقانه‌ها
در برابر چشمانت
رنگ می‌بازند
زبان شعرم لڪنت می‌گیرد
دست و دلم به نوشتن نمی‌رود
میدانی... چشم‌هاے تو
تمام ماجراست و من...
من بی‌دفاع در برابر نگاه تو
خلع سلاح می‌شوم
نه حرفی براے گفتن دارم
و نه شعرے براے سرودن
تو را بی‌واژه فارغ از آرایه‌هاے
دست و پا گیر...
وراے تشبیه و استعاره
تا مرز جان دادن می‌پرستم...🦋🦋


سَن منی آتساندا من اولنه قدر سنی سوئجییم🫂

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

رهایتنمی‌کنم،مگرآنکهمراازقصدگمکنی....🦋🦋آلاهدان سَنه جان ساغل...

مردن به دست یار عین زندگانی استاین مرگ دل به مثل عمر جاودانی...

آواز عاشقانه ما در گلو شکستحق با سکوت بود ،صدا در گلو شکستدی...

حاضرم جان بدهم تا که تو درمان بشویحال و آشفتگی ام را سر و سا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط