گاهی اوقات با ما آدم بزرگها هم مهربان باشید و گولمان بزن
گاهی اوقات با ما آدم بزرگها هم مهربان باشید و گولمان بزنید.
نگویید نشد، نمیتوانی، نباید، نمیآید، نخواست ، بپذیر...
ما خودمان همه چیز را میدانیم
ما خودمان همه چیز را میدانستیم...
میدانستیم وقتی زمین خوردیم و درد امان ما را بریده هیچ مورچهای آن طرفها نبوده که بخواهد بمیرد.
میدانستیم نمیروید دکتر آمپول بزنید .
هیولاها فقط توی داستانها نیستند و آخر قصه بزغالهها قرار نیست از شکم آقا گرگه به آغوش مادرشان برگردند.
شما اما مهربان باشید با ما که با خودمان نامهربانیم.
و این آدمگندههای خسته را که هنوز قلب هفتسالگی در سینهشان میتپد از پسِ دود سیگارهای نیمهسوخته و فنجانهای قهوه بغل کنید و قول شهربازی و پشمک رنگی بدهید.
قول آن دوچرخهی پشت ویترین را .
با اینکه خودمان بدانیم قرار نیست هیچوقت، حتی به ازای تمام بیستهای جهان مال ما باشد ...
نگویید نشد، نمیتوانی، نباید، نمیآید، نخواست ، بپذیر...
ما خودمان همه چیز را میدانیم
ما خودمان همه چیز را میدانستیم...
میدانستیم وقتی زمین خوردیم و درد امان ما را بریده هیچ مورچهای آن طرفها نبوده که بخواهد بمیرد.
میدانستیم نمیروید دکتر آمپول بزنید .
هیولاها فقط توی داستانها نیستند و آخر قصه بزغالهها قرار نیست از شکم آقا گرگه به آغوش مادرشان برگردند.
شما اما مهربان باشید با ما که با خودمان نامهربانیم.
و این آدمگندههای خسته را که هنوز قلب هفتسالگی در سینهشان میتپد از پسِ دود سیگارهای نیمهسوخته و فنجانهای قهوه بغل کنید و قول شهربازی و پشمک رنگی بدهید.
قول آن دوچرخهی پشت ویترین را .
با اینکه خودمان بدانیم قرار نیست هیچوقت، حتی به ازای تمام بیستهای جهان مال ما باشد ...
- ۱۱.۷k
- ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط