#چشمهایَت...
چشم هایت
چشم‌هایت را
می‌بوسم ...
و می‌دانم
هیچ‌کس،
هیچ‌گاه،
در هیچ لحظه‌ای
از آفرینش،
آن‌چه را که من
در گرگ و میشِ نگاهِِ تو دیدم، نخواهد دید.
چشم های تو به مانند مرواریدیست درون صدف پلک هایت وقتی پلک میزنی درخشش و زیبایی چشمانت تنها و تنها دل من را نشانه میگیرد و خدا میداند چقدر تیر انداز خوبیست که هربار باز و بسته شد ددلم را به سوی خودش کشید(:
دل من حتی اگر از آهن و فولاد هم میبود چشمان تو آهن ربا میشدند و دل من را به سوی خودشان میکشیدند
همین است که نمیتوانم به غیر از چشمان تو به چشمان دیگری فکر کنم
چه داری زیر آن ابرو که دل بردی از این صادق
چه کردی با من صادق که گشتم این چنین عاشق
♡♡♡
اولش می خواستم آنقدر ادبی بنویسم که تمام علم بدیع حتی از متن من هم کمتر شود ولی نمی شود برای بهترین کست،از دلت حرف نزنی و تنها با آرایش و ظاهرسازی،دلش را بدست بیاوری. باید ساده و روان باشی تا بتواند بفهمد که تو کیستی. باید درک کند دوستش داری؛نه برای یک روز یا یک سال. باید بداند آنقدر ساده ای که می تواند دوست داشتن را از تو بخواند. می خواهم بگویم برای بهترین کست،بهترین کلمات را کنار نگذار بلکه بهترین سادگی ات را کنار بگذار تا باور کند.
شاید اگر در نامه ات بنویسی دوستت دارم ، صادقانه باور کند اما اگر بنویسی دوستت دارم نه به اندازه روشنی روز بلکه به روشنی دیدگان چشمانت که تاب و تحملم مانند باد بی قرار است و تو همانی که من باید برقصانمت با وزشم ،باور کند اما روزی ترکت می کند. چه زود یا دیر. چه فرق می کند. آخرش ترک می شوی با تپه ای از نامه های ادبی و شعر های قصیده.
پس بدان دوستت دارم آنقدر که می توانم می گویم و هر چه که بنویسم،تنها جوهر خودکارم تمام می شود ولی باز آن دوست داشتن نشده است و باید تمام شود تا یک روح در دو جسم شویم...
#برای‌بهترین...
#تقدیمش_کن_به_هر_کَس‌که_دوست_داری...
#هرمزگان‌زیبا
#بندرعباس
#ابراهیم‌منصفی_رامی‌جنوب
#چوک‌بندر
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

#عشق‌و‌عذاب... ازم پرسیدن چرا اینقدر لاغر شدی؟زیر چشمات کبود...

#یادگاری...سلام سوژه نابم برای عکاسی‌ردیف منتخب شاعران وسواس...

#احساسِ‌قلنبه... ‌در من احساسی قُلنبه‌شده انگار پشتِ در گیر ...

#چشمانت...برایم از چشمانت بگو که چگونه جهانم را روشن می کند ...

بعضی وقت‌ها باید، از همه چیزدست کشید بی اعتنا شد...!یک گوشه ...

بعضی وقت‌ها باید، از همه چیزدست کشید بی اعتنا شد...!یک گوشه ...

بعضی وقت‌ها باید، از همه چیزدست کشید بی اعتنا شد...!یک گوشه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط