دنیا میخواهی نماز شب بخوان آخرت میخواهی بازهم همان!

.
یکی از علمای نجف می‌گفت: روزی به دکان سبزی فروشی رفته بودم؛ دیدم مرحوم قاضی خم شده و مشغول سوا کردن کاهو است ولی برخلاف معمول، کاهوهای پلاسیده و دارای برگ‌های خشن و بزرگ را برمی‌دارد. من مرحوم قاضی را کاملاً زیر نظر داشتم تا اینکه وی کاهوها را به صاحب دکان داد و وزن کرد و مرحوم قاضی آن‌ها را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من که در آن وقت طلبۀ جوان بودم و مرحوم قاضی، مرد مسن و پیرمردی بود، به دنبالش رفتم و عرض کردم: آقا، من سؤالی دارم؛ شما به عکس همه، چرا این کاهوهای غیر مطلوب را سوا کردید؟

مرحوم قاضی فرمود: آقا جان من! این مرد فروشنده، شخص بی‌بضاعت و فقیری است و من گاه‌گاهی به او مساعدت می‌کنم. نمی‌خواهم چیزی به او بلاعوض داده باشم تا اولاً عزت و شرف و آبروی او از بین نرود و ثانیاً خدای ناخواسته به مجّانی گرفتن عادت نکند و در کسب نیز ضعیف نشود؛ و برای ما نیز فرقی ندارد که کاهوهای لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها، و من می‌دانستم که این‌ها بالاخره خریداری ندارد و ظهر که دکان خود را می‌بندد، به بیرون خواهد ریخت؛ لذا برای اینکه او ضرر نکند، مبادرت به خریدن آن‌ها کردم.

🇮🇷 @farzandeIRAN_ir

#فرزند_ایران #مفاخر
#سیدعلی_قاضی #عارف
#حکیم #مجتهد #فقیه #عرفان #ایرانی
دیدگاه ها (۱)

راز کلیدی در شکرگزاری!

این چهره را می شناسید!

ماجرای ریختن خاکستر روی سر عارف بزرگ ایرانی!

من وزیر حکومت سامانی تو را از میان خوبان برگزیدم!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط