داداشی ای کاش اینو میدیدی
داداش یادته چقدر از سر و کلت بالا میرفتم یادته چقدر اذیتت میکردم
ببخشید که دختر خوبه مامانی نتونستم شم تو بهم گفتی نکنم ولی من کردم
داداشی میبینی چقدر زود گذشت دیدی من چقدر زود بزرگ شدم
داداش ببخشید باشه من تو رو خیلی دوست دارم ولی تو یه احمقی یه بچه غولی
ازت بدم میاد میدونی چرا ؟ چون ازم مراقبت نکردی تو خیلی بدی تو زدی زیر قولت :) داداش میشه این دفعه یه قولی بهم بدی میدونم میزنی زیر قولت ولی تروخدا این یکی رو نزن

داداش قول میدی بعد اینکه رفتم جای منو پر کنی :) داداش درس بخون و یه دکتر خوب شو قول بده با دوستای بد نگردی
داداش من همه چیز رو میدونم و این خستم کرده
متنفرم از اینکه همه چیو میدونم
داداش من واقعا زود بزرگ شدم داداش چرا جلوم رو نگرفتی چرا نزدیم چرا دعوام نکردی

چرا وقتی نیازت داشتم بهم پشت کردی نامرد
ولی اشکال نداره برام جبران کن یکی به حسابت
داداش بهار سال بعدی شکوفه هارو با دقت ببین :)
داداش راستی ممنون کتابت رو بهم دادی ممنون که هر بار وقتی نمیتونم فریاد بزنم صدام میشی
دوست دارم داداش ولی یکم دیر کردی واسه نجات دادنم

داداشی تو عالی هستی خیلی خوبی ولی داداش من ادم بدیم
داداش من دختر خیلی بدیم داداش میشه این دفعه اجازه بدی همه چیز رو ول کنم خواهش میکنم دیگه تو زندگیم دخالت نکن
داداش بابابزرگ رو یادته اون همیشه برامون بستنی نونی میگرفت درسته ؟
بیا تو یه دنیایی دیگه سه نفره بازم بستنی نونی بخوریم
نگران نباش من و بابابزرگ تا ابد منتظرتیم

ببخشید که آبجی بدی بودم برات من حرفی با بابا و آبجی ندارم چون اونا خب من اونا رو زیاد نمیشناسم :) پس حرفی باهاشون ندارم فقط به بابا بگو خوشحال شه چون یکم مونده


شرمنده این زحمت رو انداختم گردنت